ویژگی­های محیط غنی برای یادگیری

  1. احساس امنیت و حذف تهدید: کودکان در چنین محیطی احساس امنیت می کنند و احساس تهدید نمی کنند.
  2. تنوع محرکهای محیطی: در چنین محیطی مغز پیوندهای عصبی جدیدی را ایجاد می کند و این امرمنجر به افزایش ظرفیت یادگیری آن می شود.
  3. ارائه اطلاعات چالش برانگیز: این کار را می توان با فراهم ساختن فرصتهای یادگیری جدید، تغییر راهبردهای آموزشی، حمایت از فرایند یادگیری و … انجام داد.
  4. ارائه بازخورد: مغز می تواند بر اساس بازخورد دریافتی، یادگیری خود را تکمیل کند.
  5. انجام فعالیتهای گروهی: در فرایند تعامل گروهی افراد از یکدیگر می آموزند و احساس با ارزشی دارند.
  6. آموزش خواندن: خواندن برای تحریک مغز بسیار مفید است و با افزایش خزانه لغات پیوندهای مغز توسعه پیدا می کند.
  7. تحریک حرکتی: با انجام حرکات بدنی جدید مغز رشد می کند؛ بنابراین فعالیتهای بدنی و حرکتی خاص باید در برنامه گنجانده شود.
  8. آموزش تفکر و حل مسئله: حل مسائل چالش برانگیز بهترین روش برای رشد مغز است.
  9. آموزش موسیقی: موسیقی محرکی است که تمام مغز را درگیر می سازد و از آن می توان برای تغییر شرایط عاطفی یادگیرنده، در نقش حامل واژه ها و نهایتاً به عنوان چاشنی استفاده کرد.
  10. انعطاف پذیری برنامه: دادن حق انتخاب به فراگیر در گزینش محتوا و شیوه یادگیری.

کین و کین(۱۹۹۱) می نویسند عواطف و شناخت نمی توانند جدا از هم باشند، بنابراین محیط یادگیری باید نگرشهای مثبت میان دانش آموزان و معلمان را تقویت کند. عواطف در ذخیره سازی و یادآوری اطلاعات نقش بسیار مهمی دارند، لذا باید به دانش آموزان کمک کرد تا از احساسات و عواطف خود و تأثیر آن بر یادگیریشان آگاه باشند.

زمان[۱] :

برنامه درسی مبتنی بر مغز چه زمانی را برای یادگیری مناسب می داند؟ در این دیدگاه آیا زمان بندی برنامه باید ثابت باشد یا انعطاف پذیر؟

آهنگ رشد کودکان یکسان نیست و الزاماً سن کودکان زمان آمادگی آنها را برای یادگیری نشان نمی دهد، به طوری که برخی از کودکان آمادگی دارند از سنین پائین تری آموزش ببینند. برای مثال اریک جنسن (۱۹۹۶) می نویسد والدین می توانند آموزش خواندن را از شش ماهگی آغاز کنند و در مدارس باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموزان تا سن ۱۲ سالگی با واژگان بیشتری مواجه شده و زبان بیگانه را نیز بیاموزند.

فضا و مکان[۲]:

آیا در برنامه درسی مبتنی بر مغز تأکید بر مکان یادگیری است یا فضای یادگیری؟ آیا آن محدود به کلاس درس است؟

اگر بپذیریم هر مغزی منحصر به فرد است در این صورت کلاس نمی تواند تنها مکان یا فضای یادگیری باشد. لذا برنامه درسی مبتنی بر مغز از محیطهای متنوع حمایت کرده، بر سازگاری محیط با مغز تأکید دارد  (نه سازگاری مغز با محیط آن طور که امروزه در مدارس بر آن اصرار می شود). هم چنین برنامه درسی مبتنی بر مغز طرفدار یادگیری در درون محیط است. مغز زمانی می تواند در رابطه با یادگیری عملکرد بهتری داشته باشد که یادگیری در محیط رخ دهد؛ زیرا جدا کردن یادگیری از محیط واقعی، عملکرد مغز را کاهش می دهد. در واقع محیط یادگیری فضایی است که در آن مغز به طرز مناسبی عالی ترین کار خود یعنی یادگیری را به انجام می رساند. از این رو طبیعتاً برنامه درسی مبتنی بر مغز تأکید بر فضای[۳] یادگیری خواهد داشت نه مکان[۴] یادگیری.

[۱] – time

[۲] – space/ environment 

[۳] – space

[۴] – place

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست